ثمین ساداتثمین سادات، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 7 روز سن داره
سید محمد امینسید محمد امین، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره

ثمین عشق مامان وآقا

روز مادر مبارک (تولدم هم مبارک) :)

  گرامیداشت روز مادر، گرامیداشت فرشته ای آسمانی است که خداوند به هر انسانی در روی زمین یکی از آنها را هدیه داده است، فقط و فقط یکی که هیچ جایگزینی ندارد. فرشته مهربان زندگی ،مادران عزیز روزتان مبارک. ...
30 فروردين 1393

زهرا جان روحت شاد

عزیزم نمیدونم چطور باید بگم اما................. خاله زهرا بعد از یک هفته که تو کما بود از پیشمون رفت و تنهامون گذاشت آره خیلی سخته طوری که نمیدونم چجور باید بنویسم که رفته باورم نمیشه واصلا فکرشو نمیتونم بکنم که دیگه نیست همش 22سال سن داشت وتازه 6ماه از عقدش میگذره وای که چهلمش روز تولدش میشه وای که چقدر مظلوم وبی کس بود چقدر تنها بود و درمونده ........... خدایا نمیتونم بزبون بیاورم که بیامرزش خدایا نمیتونم حکمتشو درک کنم خدایا فقط کمکمون کن تا ... خدایا به مامانش صبر بده خدایا کمکش کن   ...
25 فروردين 1393

2سال و2ماه و2 روز و2 ساعت...

تو را ،،یکی دوست دارم . . زیرا بهترین ها یکی است ، خدا.....خورشید.... ماه.... مادر.... پدر....... تو... یک زیبا ترین عدد برای من شده. همیشه یک هستی و همیشه یک خواهی ماند.... دخترنازنینم الان تایم جالبی در دفتر زندگیت هست وثبتش میکنم تا ماندگار بشه  دختر کوچولوی من عروسک نازنینم عشق من باورم نمي شود تو همان عروسك زيباي مني كه انتظارت را مي كشيدم و حالا داري پيش رويم لبخند مي زني و به من احساس مالكيت مي دهي.وهر روز مادرانگیم را با تقلید کارها و حرفهایم بهم نشان میدهی چقدر زیباست که دختر کوچک من دستانم را میگیرد ومیگوید دوست میدارم واون وقته که اگه زمانی آرزوی پرواز را داشتم حال با برآورده شدنش روبرو ش...
24 فروردين 1393

سال نو مبارک عروسکم

  دلت شاد و لبت خندان بماند   برایت عمرجاویدان بماند   خدارا میدهم سوگند برعشق   هرآن خواهی برایت آن بماند   بپایت ثروتی افزون بریزد   که چشم دشمنت حیران بماند   تنت سالم سرایت سبز باشد   برایت زندگی آسان بماند   تمام فصل سالت عید باشد   پروردگارا در این روزهای پایانی سال به خواب عزیزانم ارامش به بیداریشان اسایش،به زندگیشان عافیت،به عشقشان ثبات،به مهرشان وفا به عمرشان عزت،به رزقشان برکت،و به وجودشان صحت عطا بفرما آمین   ...
30 فروردين 1393

بابای جی جی خانم(دو سال و38 روزگی)

سلام جگر گوشه مامان عزیزم دلم گرفته خیلی گرفته صورتم خیسه اشکه احساس میکنم دارم تنها میشم داره وابستگیت بهم کم میشه دارم دلم فقط فقط بغض داره خود بخود اشکام میریزه وقتی نگات میکنم وقتی میای بغلم دوست دارم محکم بغلت کنم و دیگه ولت نکنم فقط توی بغلم باشی تا آروم بشم این متن بالا رو چند هفته پیش برات نوشتم ودیگه نتونستم ادامش بدم .... و امروز اومدم تا کاملش کنم عزیز مامان یه مدت همش دغدغه ذهنم شده بود از شیر گرفتنت وهمش دلم یه نگرانی داشت وقتی بفکرش می افتادم چشمام خیس اشک میشد ونمیتونستم باهاش کنار بیام دلم میگرفت وهمش میگفتم بچم گناه داره اما درواقع دل خودم تنگ میشد ونمیخواستم این حس ازم گرفته بشه حسی که موقع ش...
10 اسفند 1392
1